Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قسر در رفتن
2 . کار خود را پیش بردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to get away with
/gɛt əˈweɪ wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: got away with]
[گذشته: got away with]
[گذشته کامل: gotten away with]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
قسر در رفتن
از زیر چیزی در رفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قسر دررفتن
1.Don't be tempted to cheat—you'll never get away with it.
1. وسوسه نشو که تقلب کنی؛ هیچوقت نمیتوانی از آن قسر در بروی.
2.Nobody gets away with insulting me like that.
2. هیچکس از اینگونه توهین کردن به من قسر در نمیرود.
2
کار خود را پیش بردن
1.After the first month, you should be able to get away with one lesson a week.
1. بعد از ماه اول، باید بتوانی با یک درس در هفته کارت را پیش ببری.
تصاویر
کلمات نزدیک
get away from it all
get away
get at
get arrested
get around
get back
get back at
get back on one's feet
get back to
get bad press
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان