Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به تختخواب رفتن (و خوابیدن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
get into bed
/gɛt ˈɪntu bɛd/
1
به تختخواب رفتن (و خوابیدن)
1.I usually go into bed at around 11 p.m.
1. من معمولا حدود ساعت 11 به تختخواب میروم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get into a fight
get into
get injured
get in trouble
get in touch
get into debt
get into trouble
get it in the neck
get locked out
get lost
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان