[فعل]

to get together

/gɛt təˈgɛðər/
فعل ناگذر
[گذشته: got together] [گذشته: got together] [گذشته کامل: gotten together]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دور هم جمع شدن گرد آمدن

to get together for something
برای چیزی دور هم جمع شدن
  • 1. The whole family got together for Christmas.
    1. کل خانواده برای کریسمس، دور هم جمع شدند.
  • 2. We must get together for a drink sometime.
    2. ما گاهی باید برای خوردن یک نوشیدنی دور هم جمع شویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان