[اسم]

gill

/ɡɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آبشش (آبزیان)

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبشش
  • 1.The fish breathe through gills.
    1. ماهی‌ها به‌وسیله آبشش تنفس می‌کنند.

2 تیغک (قارچ) تیغه

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان