[فعل]

to gild

/ɡɪld/
فعل گذرا
[گذشته: gilded] [گذشته: gilded] [گذشته کامل: gilded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تذهیب کردن زرکوب کردن، آب طلا زدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: آب‌طلا زدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان