[قید]

gladly

/ˈglædli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باخرسندی مسرورانه، باکمال‌میل

معادل ها در دیکشنری فارسی: با خوشحالی با کمال میل
  • 1.I would gladly pay extra for a good seat.
    1. من باکمال‌میل حاضرم برای یک صندلی بهتر پول بیشتری بپردازم.
  • 2.I’ll gladly help you.
    2. باخرسندی به شما کمک خواهم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان