Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شیشهگری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
glassblowing
/ɡlˈæsbloʊɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
شیشهگری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شیشهگری
تصاویر
کلمات نزدیک
glass-blowing
glass wool
glass cutter
glass ceiling
glass blower
glasses
glasshouse
glassware
glassworks
glassy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان