[عبارت]

go on and on

/goʊ ɑn ænd ɑn/

1 پیوسته راجع به چیزی حرف زدن مدام راجع به چیزی حرف زدن

  • 1.She went on and on about her trip.
    1. او یکریز راجع به سفرش حرف می‌زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان