[عبارت]

go on strike

/goʊ ɑn straɪk/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اعتصاب کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اعتصاب کردن
  • 1.Air traffic controllers are threatening to go on strike.
    1. مسئولین کنترل ترافیک هوایی تهدید کرده‌اند که اعتصاب خواهند کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان