Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیادهروی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
go walking
/goʊ ˈwɔkɪŋ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیادهروی کردن
برای پیادهروی رفتن
1.We're going walking in the mountains this summer.
1. ما امسال تابستان برای پیادهروی به کوهستان میرویم.
تصاویر
کلمات نزدیک
go viral
go up in flames
go up
go under the knife
go under
go weak at the knees
go white
go whole hog
go with
go with one's gut feeling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان