[فعل]

to goof off

/guf ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: goofed around] [گذشته: goofed around] [گذشته کامل: goofed around]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل

1 مسخره‌بازی درآوردن یللی‌تللی کردن

informal
  • 1.The teacher told them to stop goofing off and get back to work.
    1. معلم به آنها گفت دست از مسخره‌بازی بردارند و به کارشان برسند.
  • 2.You’d better not let the boss catch you goofing off!
    2. بهتر است نگذاری رئیس تو را موقع یللی‌تللی کردن ببیند!
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان