[اسم]

greenwash

/ˈɡriːnwɔːʃ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سبزشویی تظاهر به دوستدار محیط زیست کردن

disapproving
  • 1.Campaigners say the ads are greenwash.
    1. پویشگران می‌گویند آن تبلیغات سبزشویی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان