[صفت]

grotesque

/ɡroʊˈtesk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: grotesquer] [حالت عالی: grotesquest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عجیب و غریب مضحک

معادل ها در دیکشنری فارسی: بدشکل
مترادف و متضاد bizarre fantastic strange
  • 1.It's grotesque to expect a person of her experience to work for so little money.
    1. مضحک است که انتظار داشته باشیم فردی با تجربه او در ازای پول اندک کار کند.
  • 2.The story was too grotesque to believe.
    2. آن داستان زیادی عجیب و غریب بود که بشود باورش کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان