Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیشرو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
groundbreaker
/ɡɹˈaʊndbɹeɪkɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشرو
پیشگام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آغازگر
مترادف و متضاد
pioneer
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
groundball
ground-to-air missile
ground-service crew
ground-hugging
ground-floor
groundbreaking
groundbreaking ceremony
grounder
groundfish
groundhog
کلمات نزدیک
cooking class
on a trial basis
pudency
academic freedom
freedom of expression
beestings
sunflower oil
enlarger
instrument of crime
mirabelle plum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان