[صفت]

gullible

/ˈɡʌləbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gullible] [حالت عالی: most gullible]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زودباور ساده‌لوح

معادل ها در دیکشنری فارسی: پپه خوش‌باور زودباور
مترادف و متضاد easily cheated naive
  • 1.The advertisement is aimed at gullible young women worried about their weight.
    1. تبلیغات، زنان زودباوری را که نگران وزنشان هستند، هدف گرفته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان