[اسم]

gymnasium

/dʒɪmˈneɪziəm/
قابل شمارش
[جمع: gymnasia]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سالن ورزش باشگاه ورزش

معادل ها در دیکشنری فارسی: سالن ورزشی
formal
مترادف و متضاد gym
  • 1.When I go to the gymnasium, I use the treadmill for 20 minutes.
    1. وقتی به باشگاه ورزشی می‌روم به مدت بیست دقیقه از تردمیل استفاده می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان