[فعل]

to hand around

/hænd əˈraʊnd/
فعل گذرا
[گذشته: handed around] [گذشته: handed around] [گذشته کامل: handed around]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تعارف کردن (خوراکی و نوشیدنی)

مترادف و متضاد hand round
  • 1.Adam, could you hand around the cookies?
    1. آدام، می‌توانی این کلوچه‌ها را تعارف کنی؟
  • 2.He handed around a plate of tiny sandwiches.
    2. او یک سینی ساندویچ کوچک تعارف کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان