Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم عوضی
2 . دستمال توالت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
asswipe
/ɐswˈaɪp/
قابل شمارش
1
آدم عوضی
آدم منزجرکننده
culturally sensitive
informal
offensive
مترادف و متضاد
jerk
1.Can you believe that asswipe just spilled his coffee on me and didn’t even apologize?
1. باورت میشود که آن آدم عوضی قهوهاش را روی من ریخت و حتی عذرخواهی هم نکرد؟
2.He is such an asswipe!
2. او یک آدم کاملاً عوضی است!
2
دستمال توالت
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
butt-wipe
toilet paper
1.Hey, thanks a lot for not putting more asswipe in the bathroom!
1. هی، مرسی که دستمال توالت بیشتر داخل دستشویی نگذاشتی!
تصاویر
کلمات نزدیک
ass-licker
hack into
ass over tit
grow on
grow apart
bare-assed
hand around
you bet your ass
blow smoke up ass
bore the ass off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان