[اسم]

asswipe

/ɐswˈaɪp/
قابل شمارش

1 آدم عوضی آدم منزجرکننده

culturally sensitive informal offensive
مترادف و متضاد jerk
  • 1.Can you believe that asswipe just spilled his coffee on me and didn’t even apologize?
    1. باورت می‌شود که آن آدم عوضی قهوه‌اش را روی من ریخت و حتی عذرخواهی هم نکرد؟
  • 2.He is such an asswipe!
    2. او یک آدم کاملاً عوضی است!

2 دستمال توالت

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد butt-wipe toilet paper
  • 1.Hey, thanks a lot for not putting more asswipe in the bathroom!
    1. هی، مرسی که دستمال توالت بیشتر داخل دستشویی نگذاشتی!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان