[عبارت]

hard on someone's heels

/hɑrd ɑn ˈsʌmˌwʌnz hilz/

1 درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب کردن

مترادف و متضاد at one's heels
  • 1.Here comes Sally, and John is hard on her heels.
    1. "سالی" دارد می آید و جان درست پشت سرش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان