[جمله]

have egg on one's face

/hæv ɛg ɑn wʌnz feɪs/

1 سکه یک پول شدن خجالت زده شدن

  • 1.Bob got egg on his face because he wore jeans in the meeting, and everyone else wore formal dress.
    1. "باب" سکه یک پول شد وقتی در جلسه شلوار لی پوشید در حالی که بقیه لباس رسمی پوشیده بودند.
توضیح درباره اصطلاح have egg on one's face
اصطلاح "تخم مرغ به صورت داشتن" از آن جایی آمده است که برای مسخره کردن یا شرمنده کردن کسی به طرف او تخم مرغ پرت می کردند. این اصطلاح برای افرادی به کار می رود که شرمنده هستند و به عبارتی "سکه یک پول" شده اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان