[عبارت]

head above water

/hɛd əˈbʌv ˈwɔtər/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خود را سر پا نگه داشتن گلیم خود رو از آب كشیدن

مترادف و متضاد clear of trouble out of difficulty
  • 1.My brother has been having a hard time keeping his head above water since he lost his job.
    1. برادرم از وقتی شغلش را از دست داده خیلی سختی کشیده تا خود را سر پا نگه دارد.
توضیح درباره اصطلاح head above water
اصطلاح "سر را بالای آب نگه داشتن" به موقعیتی گفته می شود که فرد در حال غرق شدن است ولی به زود سرش را از آب بیرون نگه داشته است و خود را زنده نگه داشته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان