Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سمعک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hearing aid
/ˈhirɪŋ eɪd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سمعک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سمعک
1.He lost his hearing aid.
1. سمعکش را گم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hearing
heard
hear something second-hand
hear of
hear from
hearing dog
hearing loss
hearing-impaired
hearken
hearsay
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان