[صفت]

heavy-duty

/ˌhevi ˈduːti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more heavy-duty] [حالت عالی: most heavy-duty]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با دوام محکم

معادل ها در دیکشنری فارسی: بادوام
a heavy-duty carpet
یک فرش بادوام

2 جدی سنگین، مفصل، درست‌حسابی

informal
  • 1.I think you need some heavy-duty advice.
    1. فکر می‌کنم تو به نصیحت جدی نیاز داری.
  • 2.Today, she was going to do some heavy-duty cleaning.
    2. امروز، قرار بود یک تمیزکاری درست‌حسابی انجام دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان