Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . میراث
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
heritage
/ˈherɪtɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میراث
یادگار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارث
ارثیه
میراث
ماترک
مردهریگ
1.Spain’s rich cultural heritage
1. میراث فرهنگی غنی اسپانیا
2.The building is part of our national heritage.
2. این ساختمان بخشی از میراث ملی ماست.
تصاویر
کلمات نزدیک
here’s your card.
herewith
heretical
heretic
heresy
heritage attraction
herman
hermaphrodite
hermeneutics
hermetic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان