[فعل]

to hike

/haɪk/
فعل ناگذر
[گذشته: hiked] [گذشته: hiked] [گذشته کامل: hiked]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیاده‌گردی کردن (طولانی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیاده‌روی کردن
  • 1.They went hiking in the Blue Ridge Mountains.
    1. آن‌ها برای پیاده‌گردی کردن به کوهستان [رشته کوه‌های] «بلو ریج» رفتند.
  • 2.We plan to hike tomorrow morning.
    2. قصد داریم فردا صبح پیاده‌گردی کنیم.
[اسم]

hike

/haɪk/
قابل شمارش

2 پیاده‌گردی پیاده‌روی طولانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیاده‌روی طولانی
a five-mile hike
یک پیاده‌گردی 5 مایلی

3 افزایش ناگهانی

informal
a tax hike
افزایش ناگهانی مالیات
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان