[صفت]

hopeless

/ˈhoʊ.pləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more hopeless] [حالت عالی: most hopeless]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مأیوس‌کننده ناامیدکننده

معادل ها در دیکشنری فارسی: یاس‌آور
مترادف و متضاد despairing desperate optimistic
a hopeless situation
یک وضعیت مأیوس‌کننده

2 بی‌عرضه ناتوان، افتضاح

  • 1.I'm hopeless at names.
    1. من در (به یاد آوردن) اسم‌ها افتضاح هستم.

3 ناامید مأیوس

مترادف و متضاد hopeful
  • 1.She felt lonely and hopeless.
    1. او احساس می‌کرد تنها و ناامید است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان