[قید]

hopefully

/ˈhoʊp.fə.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انشاالله

مترادف و متضاد all being well God willing if all goes well
  • 1.Hopefully it won't rain.
    1. انشاالله باران نبارد.

2 با امیدواری امیدوارانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: امیدوارانه
  • 1."Are there any tickets left?" she asked hopefully.
    1. او با امیدواری پرسید: «بلیطی باقی مانده‌است؟»
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان