[صفت]

humorous

/ˈhjumərəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more humorous] [حالت عالی: most humorous]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خنده‌دار بامزه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بذله‌گو طنزآمیز فکاهی
مترادف و متضاد funny
  • 1.He told one or two humorous stories about his years as a policeman.
    1. او، یکی دو داستان خنده‌دار درباره سال‌هایی که به عنوان پلیس مشغول به کار بود، تعریف کرد.
  • 2.Her latest book is a humorous look at teenage life.
    2. تازه‌ترین [آخرین] کتاب او، نگاهی خنده‌دار به زندگی نوجوانان می‌اندازد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان