Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلاش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hustler
/ˈhʌslər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلاش
دغلکار، کلاهبردار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاش
1.a street hustler selling fake designer T-shirts
1. یک کلاش خیابانی که تی شرت های معروف تقلبی می فروخت.
2.Johnny was a small-time pool room hustler.
2. "جانی" یک کلاش جزئی در باشگاه بیلیارد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hustle and bustle
hustle
hustings
hussy
husky
hut
hutch
hyacinth
hybrid
hybrid car
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان