[اسم]

hustle and bustle

/ˈhʌsəl ænd ˈbʌsəl/
قابل شمارش

1 شلوغ پلوغی جنب و جوش، تکاپو

معادل ها در دیکشنری فارسی: تکاپو جنب و جوش جوش و خروش
  • 1.We escaped from the hustle and bustle of the city for the weekend.
    1. ما برای آخر هفته از شلوغ پلوغی شهر فرار کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان