[اسم]

hypnotist

/ˈhɪpnətɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هیپنوتیزم درمانگر هیپنوتیزم کننده

  • 1.She went to a hypnotist hoping he could help her to give up smoking.
    1. او پیش یک هیپنوتیزم درمانگر رفت به امید اینکه بتواند سیگار کشیدن را ترک کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان