[اسم]

ice-skating

/aɪs skeɪtɪŋ/
غیرقابل شمارش

1 اسکی روی یخ

  • 1.Ice-skating is very hard to learn.
    1. یادگیری اسکی روی یخ بسیار سخت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان