[صفت]

idiosyncratic

/ɪdioʊsɪnˈkrætɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more idiosyncratic] [حالت عالی: most idiosyncratic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 منحصر بفرد ویژگی بخصوص (یک فرد)، [وابسته بطرز فکر یا شیوه ویژه کسی]

مترادف و متضاد distinctive individual peculiar
  • 1.each researcher had his or her own idiosyncratic interests.
    1. هر محقق علایق منحصر بفرد خود را داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان