[اسم]

ilk

/ɪlk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نوع جور، گونه، قسم

مترادف و متضاد kind sort
  • 1.I can't stand him, or any others of that ilk.
    1. من نمی توانم او را یا هر کس دیگر از همان نوع را تحمل کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان