[عبارت]

in the act of

/ɪn ði ækt ʌv/

1 در حین انجام (عملی نادرست)

  • 1.I caught him in the act of stealing the money.
    1. مچ او را در حین دزدیدن پول گرفتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان