Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در فضای باز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
in the open air
/ɪn ði ˈoʊpən ɛr/
1
در فضای باز
بیرون
1.We had our lunch in the open air.
1. ناهارمان را در فضای باز خوردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
in the nude
in the north, it's mild and moist.
in the north, iran borders azarbaijan, armenia and turkmenistan.
in the near future
in the morning
in the pink
in the pipeline
in the process
in the public eye
in the raw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان