Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناکامل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
incomplete
/ˌɪnkəmˈpliːt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more incomplete]
[حالت عالی: most incomplete]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناکامل
ناقص، ناتمام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابتر
نیمه کاره
نصفهنیمه
نصفه کاره
ناقص
ناتمام
مترادف و متضاد
complete
1.Spoken language contains many incomplete sentences.
1. زبان گفتاری، حاوی جملات ناقص زیادی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
incompetent
incompatible
income
incoherently
incoherent
inconceivable
inconsequential
inconsiderate
inconsistent
inconsistently
کلمات نزدیک
incompetently
incompetent
incompetence
incompatible
incompatibility
incomprehensible
inconceivable
inconclusive
inconclusive evidence
incongruity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان