[فعل]

to invite back

/ɪnˈvaɪt bæk/
فعل گذرا
[گذشته: invited back] [گذشته: invited back] [گذشته کامل: invited back]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در جواب دعوت کسی، آن فرد را دعوت کردن

  • 1.After the movie, she invited me back for a drink.
    1. بعد از سینما، او در جواب دعوت من، من را به نوشیدنی دعوت کرد.
  • 2.They invited me back for supper.
    2. آنها در جواب دعوت من، من را برای شام به خانه‌شان دعوت کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان