[اسم]

irritation

/ˌɪrɪˈteɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سوزش

معادل ها در دیکشنری فارسی: آزردگی
  • 1.This plant can cause irritation to your skin.
    1. این گیاه ممکن است موجب سوزش در پوستتان شود [این گیاه می‌تواند در پوستتان سوزش ایجاد کند].

2 آزردگی رنجش

معادل ها در دیکشنری فارسی: رنجش وبال
مترادف و متضاد annoyance

3 هر چیز آزاردهنده

مترادف و متضاد irritant
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان