[اسم]

job seeker

/ˈdʒɑːb siːkər/
قابل شمارش

1 جویای کار متقاضی کار

  • 1.Many of the 200,000 graduate job seeker this year may struggle to find satisfactory employment.
    1. بسیاری از 200،000 فارغ‌التحصیلان جویای کار امسال ممکن است در پیدا کردن شغل مناسب موفق نباشند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان