Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تیرآهن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
joist
/dʒɔɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تیرآهن
تیر سقف (چوبی)
1.Joists are often laid out in repetitive patterns, much like the ribs of a human body.
1. تیرآهن ها معمولا به صورت الگوهای تکراری قرار داده می شوند، بسیار شبیه به دنده های بدن انسان.
تصاویر
کلمات نزدیک
jointly-owned
jointly
jointing
jointed
joint-stock company
joke
joker
jokingly
jolie
jolliness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان