Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به حق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
justified
/ˈdʒʌstɪfaɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more justified]
[حالت عالی: most justified]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به حق
حقدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موجه
1.He's perfectly justified in asking for a salary increase.
1. او کاملا حق دارد که درخواست افزایش حقوق بدهد.
2.justified criticism
2. انتقاد به حق
تصاویر
کلمات نزدیک
justification
justifiably
justifiable
justiciary
justice of the peace
justify
justin
justly
jut
jute
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان