[عبارت]

keep books

/kip bʊks/

1 حساب و کتاب ها را ثبت کردن دفترداری کردن

مترادف و متضاد keep records of money
  • 1.The accountant has been keeping books of all the transactions in the company.
    1. حسابدار حساب و کتاب تمام معاملات مالی شرکت را ثبت کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان