[صفت]

khaki

/ˈkɑki/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more khaki] [حالت عالی: most khaki]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خاکی رنگ خاکی

معادل ها در دیکشنری فارسی: خاکی
  • 1.khaki pants
    1. شلوار خاکی رنگ
[اسم]

khaki

/ˈkɑki/
غیرقابل شمارش

2 خاکی (رنگ)

  • 1.He was dressed from head to toe in khaki.
    1. او سر تا پا، لباس خاکی پوشیده بود.
  • 2.khaki is my favorite color.
    2. خاکی، رنگ مورد علاقه‌ام است.

3 لباس خاکی (رنگ) شلوار خاکی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان