Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با هم وقت گذراندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to knock around together
/nɑk əˈraʊnd təˈgɛðər/
فعل ناگذر
[گذشته: knocked around together]
[گذشته: knocked around together]
[گذشته کامل: knocked around together]
صرف فعل
1
با هم وقت گذراندن
informal
مترادف و متضاد
knock about together
1.They have knocked about together for years.
1. آنها سالهاست که با هم وقت گذراندهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
kiss-ass
knock about together
kiss my ass
keep it up
kick some ass
know ass from a hole in the ground
make an ass of
be on ass
latch on
out the ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان