[فعل]

to laud

/lɔd/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: lauded] [گذشته: lauded] [گذشته کامل: lauded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ستایش کردن تمجید کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ستایش کردن
مترادف و متضاد praise
  • 1.The literary critic lauded Jane Austen's Pride and Prejudice.
    1. آن منتقد ادبی، (کتاب) غرور و تعصب اثر "جین آستن" را ستایش کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان