Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باشور و حرارت شروع کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to launch into
/lɔnʧ ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: launched into]
[گذشته: launched into]
[گذشته کامل: launched into]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
باشور و حرارت شروع کردن
باشور و حرارت کاری انجام دادن
1.He launched into a lengthy account of his career.
1. او بااشتیاق و حرارت داستان طولانی کارش را شروع کرد.
2.Roger suddenly launched into a hilarious impression of the headmaster.
2. "راجر" ناگهان باشور و حرارت ادای مدیر را درآورد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
knock it off
key in
keep it up
jump at
jumble up
plunge into
laze around
leave to
lie ahead
lie behind
کلمات نزدیک
ream ass
laugh off
put ass on the line
latch onto
pain in the ass
lay into
rolling on the floor laughing ass off
scientific wild-ass guess
laze about
laze around
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان