Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . استراحت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to laze about
/leɪz əˈbaʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: lazed about]
[گذشته: lazed about]
[گذشته کامل: lazed about]
صرف فعل
1
استراحت کردن
کار خاصی انجام ندادن
مترادف و متضاد
laze around
1.I've spent the afternoon just lazing around.
1. من بعدازظهر را فقط به استراحت گذراندم.
تصاویر
کلمات نزدیک
scientific wild-ass guess
rolling on the floor laughing ass off
lay into
launch into
ream ass
laze around
smart-ass
leak out
sorry-assed
have a stick up ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان