[فعل]

to lengthen

/ˈlɛŋθən/
فعل گذرا
[گذشته: lengthened] [گذشته: lengthened] [گذشته کامل: lengthened]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بلند کردن (طول لباس و...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: طولانی شدن
  • 1.I need to lengthen this skirt.
    1. باید این دامن را بلند کنم.

2 طولانی کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: طولانی کردن
  • 1.There are plans to lengthen the school hour.
    1. برنامه‌هایی برای طولانی کردن ساعت مدرسه وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان