Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بلند کردن (طول لباس و...)
2 . طولانی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to lengthen
/ˈlɛŋθən/
فعل گذرا
[گذشته: lengthened]
[گذشته: lengthened]
[گذشته کامل: lengthened]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بلند کردن (طول لباس و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طولانی شدن
1.I need to lengthen this skirt.
1. باید این دامن را بلند کنم.
2
طولانی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طولانی کردن
1.There are plans to lengthen the school hour.
1. برنامههایی برای طولانی کردن ساعت مدرسه وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
length
lending
lender
lend someone a hand
lend one's ear
lengthways
lengthwise
lengthy
lengthy discussion
leniency
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان