[صفت]

literate

/ˈlɪtərət/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more literate] [حالت عالی: most literate]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باسواد

معادل ها در دیکشنری فارسی: باسواد
مترادف و متضاد illiterate
  • 1.A literate man
    1. یک مرد باسواد
  • 2.Her parents were literate.
    2. والدین او باسواد بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان